موردک وجهان شناسی
اشنایی با کشورهای مختلف دنیا:
هلند

هلند (به هلندی: Nederland (تلفظ: نـِیدِرلانت)) کشوری است کوچک از قلمروهای پادشاهی هلند در شمال غربی اروپا با شانزده و نیم میلیون جمعیت که بیشترشان مسیحی پروتستان هستند. جمعیت مسلمانان هلند نزدیک به یک میلیون نفر است. پایتخت هلند شهر آمستردام است، اما به منظور تمرکززدایی بسیاری از وزارتخانهها و سفارتخانهها در شهر لاهه یا پیرامون آن مستقر شدهاند. هلند بخش اصلی و اروپایی پادشاهی هلند (به زبان هلندی: Koninkrijk der Nederlanden کُنینکرَیک دِر نِیدِرلاندِن) بشمار میرود که جزایری را در آمریکای مرکزی نیز شامل میشود. هلند از شرق با آلمان همسایهاست و از جنوب با بلژیک و از غرب نیز از طریق دریا با بریتانیا. بندر روتردام دومین شهر بزرگ هلند است و از نظر مساحت و تعداد اسکلههایی که دارد، بزرگترین بندر اروپا نیز به شمار میرود.
۲۵ درصد از زمینهای کشور هلند پایینتر از سطح دریای آزاد قرار دارد و ۲۱ درصد از جمعیت آن در این مناطق زندگی میکنند.
دود ۵۰ درصد از زمینهای هلند نیز ارتفاعی کمتر از یک متر از سطح دریا دارد. به این خاطر است که نام این کشور در زبان هلندی Nederland به معنی «سرزمین پست» (فروبوم) است و نامی که بسیاری زبانهای دیگر برای این کشور بهکار میبرند هم همین معنی را میدهد. هلند را در آلمانی Niederlande، در انگلیسی the Netherlands، در کرواتی Nizozemska، در فرانسوی Les Pays-Bas، در ایتالیایی Paesi Bassi، در فنلاندی Alankomaat و در اسپانیایی Países Bajos مینامند که همگی در این زبانها به معنی «سرزمین پست» است.
واژه هلند که در زبان فارسی و همچنین انگلیسی و عربی و بسیاری زبانهای دیگر برای این کشور بهکار میرود در اصل نام منطقهای از این کشور بوده (مقایسه شود: پارس/ایران) که برای اشاره همه کشور بهکار رفته است. واژه هلند Holland در زبان هلندی میانه به شکل holtland بود و معنی آن «سرزمین چوب» است.
استقلال هلند
هلند تا پیش از استقلال به هلند هابسبورگ شناخته میشد. چراکه زیر فرمان امپراتوری هابسبورگ بود. در پی جنگی خونین و هشتادساله در سال ۱۶۴۸ میلادی از زیر فرمان امپراتور اسپانیا خارج شد. پس از آن با برقراری جمهوری و در پی آن با ایجاد آرامش در کشور، فعالیتهای بازرگانی، فرهنگی و سیاسی گستردهای از سوی هلندیان آغاز شد که از آن به عنوان دوران طلایی هلند نام برده میشود.
اقتصاد
تولید ناخالص داخلی هلند (نه تولید ملی) در سال ۲۰۰۶ بیش از پانصد میلیارد یورو بودهاست و نرخ رشد اقتصادی در همین سال نزدیک به ۳ درصد بودهاست. رشد تورم در هلند از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۷ بطور میانگین حدود دو درصد گزارش شدهاست. نرخ بیکاری در دورهٔ مشابه حدود دو درصد بودهاست (۴۰۰ هزار نفر و کمتر).
هلند در پرورش و تجارتِ گُل مقام اول را در جهان داراست. دامداری و کشاورزی نیز از پایههای اقتصاد هلند محسوب میشود. هلندیها علیرغم کوچکی کشورشان سهم بزرگی در تجارت و بانکداری جهانی دارند. ایالات متحدهٔ آمریکا یکی از بازارهای اصلی هلند است و کشورهای اتحادیه اروپا مهمترین شرکای تجاری آن هستند. بیش از نیمی از سهام شرکت نفتی- گازی شل را هلند در اختیار دارد و مابقی را بریتانیا. این شرکت که بخش هلندی آن به رویال داچ شل معروف است در زمینهٔ استخراج و تجارت نفت و گاز در سراسر جهان از جمله ایران فعالیت میکند. هلند خود نیز دارای ذخایر گاز طبیعی است و بخش از آن را صادر میکند. کشتی سازی و صنایع شیمیایی از دیگر صنایع مادر در هلند هستند. از شرکتهای بزرگ هلندی میتوان به فیلیپس (صنایع الکترونیک) و هاینکن (یکی از عمدهترین تولید کنندگان آبجو در جهان) اشاره کرد. واحد پول هلند پیش از تبدیل به یورو، فلورن یا گیلدر هلندی بود.
سیاست
حکومت هلند پادشاهی مشروطهاست که در آن شاه یا ملکه نقش چندان تعیین کنندهای در سیاست ندارد و بیشتر نماد وحدت ملی است. در ۳۰ آوریل ۲۰۱۳ میلادی، ملکه بئاتریکس از سمت خود کناره گیری کرد و پسرش ویلم الکساندر راسما پادشاه کشور شد. پیش از ویلم الکساندر به مدت ۱۲۰ سال زنان (ملکهها) بر هلند حکومت کردهاند.
دو مجلس نمایندگان در این کشور وجود دارد و حزب دارای بیشترین رأی در انتخابات پارلمانی نخست وزیر را برمیگزیند و دولت را تشکیل میدهد. او مهمترین مقام سیاسی کشور شناخته میشود. احزاب دموکرات مسیحی، سوسیال دموکرات (کار)، سوسیالیست، حزب سبزها و لیبرال از احزاب عمده در این کشور هستند. طی چند سال اخیر و بخصوص در انتخابات پارلمانی ۲۰۱۰ حزب آزادی (راست افراطی به رهبری خیرت ویلدرس) صندلیهای بیشتری در مجلس هلند بدست آورده و ممکن است در دولتِ آتی به رهبری لیبرالها VVD حضور داشته باشد. تعداد قابل توجهی از نمایندگان مجلس هلند را شهروندان مهاجر ترک تبار و مراکشی تبار تشکیل میدهند. از ایرانیان مقیم هلند نیز «فرح کریمی» به نمایندگی از حزب سبزها در مجلس هلند حضور داشتهاست.
جریانِ راست گرای افراطی در هلند از جمله به خاطر رشد تعداد مهاجران در این کشور، در دههٔ حاضر قدرت گرفت که نتیجهٔ آن ورود احزابی چون الپیاف (فهرست پیم فورتاین) به پارلمان و دولت بود. با کشته شدن پیم فُرتاین بدست یک هلندی، او و بعد حزب اش از صحنهٔ سیاست حذف شدند و خیرت ویلدرس با «حزب آزادی» طرفداران او را به سوی خود جلب کرد و وارد پارلمان شد. ویلدرز مخالفِ حضور مسلمانان در هلند است چرا که اسلام را یک تهدیدِ رو به گسترش میداند که باید جلوی آن را گرفت. قتل فیلمساز هلندی تئو فان خُخ (ون گوگ) توسط یک مراکشی در سال ۲۰۰۴ به حزبِ ضداسلامیِ ویلدرس کمک کرد تا وارد پارلمان بشوند.
در فروردین ۱۳۸۷ نمایش فیلم کوتاهی از خیرت ویلدرس بنام فتنه مخالفتهای زیادی در هلند و خارج از این کشور برانگیخت. او در این فیلم قرآن و مسلمانان را مروج خشونت میداند. نخستوزیر پیشین دولت هلند، یان پیتر بالکنِنده که از حزب دموکرات مسیحی است این فیلم را محکوم کرد. بر خلاف نگرانیها، مسلمانان هلند خشونتی علیه این فیلم نشان ندادند و از روشهای قانونی برای اعتراض به آن استفاده کردند. رسانههای دولتی هلند آگاهانه به مسلمانان میدان دادند تا مخالفت هایشان را ابراز کنند.
هلند عضو قدیمی اتحادیهٔ اروپا و همچنین عضو پیمان نظامی ناتو است. دولت هلند از حملهٔ آمریکا به افغانستان و عراق پشتیبانی کرد و هم اکنون در افغانستان نیرو دارد.
هلند همراه با بلژیک و لوکزامبورگ، بنِلوکس را تشکیل میدهند. این نام یک پیمان همکاری منطقهای بین این سه کشور است و از ترکیب نخستین حروف نام این کشورها ساخته شدهاست و این پیمان مادر پیمان اروپای یکپارچهاست.
مردم هلند
زبان رسمی هلند، هلندی است (به هلندی:Nederlands). این زبان شاخهای از زبانهای ژرمنی است و به آلمانی شباهتهایی دارد. برخی واژگان فرانسوی نیز از دورههای تسلط فرانسویان بر این منطقه، در زبان هلندی جذب شدهاند. گسترهٔ جغرافیایی زبان هلندی به جز کشور هلند، استانهای شمالی بلژیک را نیز دربر میگیرد. در مستعمرات هلند از جمله در سورینام لهجههای بومیشدهٔ هلندی کاربرد داشتهاست. همچنین هلندیان علاقمند به یادگیری زبانهای خارجی هستند به گونهای که بین ۹۱ تا ۹۳ درصد آنها میتوانند به انگلیسی، ۷۱ درصد به آلمانی، ۲۹ درصد به فرانسوی و ۵ درصد به اسپانیایی محاوره کنند.
در کشور هلند در حدود ۳۰ هزار فارسی زبان ایرانی سکونت دارند، ۳۵ هزار نفر از کشور افغانستان هستند که آنها به زبانهای فارسی دری، پشتو، اردو، ترکی ازبکی صحبت میکنند.
میانگین قد مردان هلندی ۱۸۴ سانتیمتر است که کشور هلند را در رتبه اول بلند قامتترین مردمان جهان قرار داده است، پس از هلند مردان نروژ نیز با ۱۸۳ سانتیمتر در جایگاه دوم جای دارند.
فرهنگ
هلند نقاشهای شناخته شدهای داشتهاست. در سده ۱۷ میلادی، در زمانی که جمهوری هلند در اوج خود بود، استادان بزرگی همچون رامبرانت، یوهانس ورمر، جان استین، جیکوب ایساکزون و بسیاری دیگر فعالیت میکردند. نقاشهای مشهور سده ۱۹ و ۲۰ هلند، ون گوگ و پیت مپندریان بودهاند. موریس اشر هنرمند گرافیست این دوران بود. هلند خانهٔ فیلسوفهای بزرگی چون اسپینوزا و دزیدریوس اراسموس بودهاست. تمام کارهای اصلی دکارت در هلند انجام شدهاست.

جمهوری فدراتیو برزیل بزرگترین و پرجمعیّتترین کشور آمریکای جنوبی است. پایتخت آن برازیلیا و زبان رسمی آن پرتغالی است.
برزیل که منطقه وسیعی را بین مرکز آمریکای جنوبی و اقیانوس اطلس در بر میگیرد، شرقیترین کشور قاره آمریکاست و با کشورهای اروگوئه، آرژانتین، پاراگوئه، بولیوی، پرو، کلمبیا، ونزوئلا، گویان، سورینام و گویان فرانسه هممرز است. در حقیقت، برزیل به جز اکوادور و شیلی با تمامی دیگر کشورهای آمریکای جنوبی مرز مشترک دارد.
برزیل دارای زمینهای کشاورزی وسیع و جنگلهای استوایی است؛ و با داشتن منابع طبیعی گسترده و نیروی کاری غنی قدرتمندترین اقتصاد آمریکای جنوبی است.
برزیل مستعمرهٔ پرتغال بود و این کشور تنها کشور قاره آمریکاست که مردم آن به زبان پرتغالی سخن میگویند. برزیل کشوری چندملیتی است و جمعیت آن متشکل از نژادهای اروپایی، سرخپوستان آمریکا، آفریقائیان و نیز آسیائیان است. مذهب اصلی این کشور کاتولیک کلیسای رم است.
محتویات
- ۱ نام
- ۲ تاریخ
- ۳ تقسیمات کشوری
- ۴ جغرافیا
- ۵ اقتصاد
- ۶ گردشگری
- ۷ مردم
- ۸ فرهنگ
- ۹ سیاست
- ۱۰ دانش و فناوری
- ۱۱ منابع
- ۱۲ پیوند به بیرون
نام
زبان پرتغالی برزیل فاقد هر گونه استاندارد رسمی در مورد تلفظ است، و با توجه به هر منطقه ممکن است تلفظها تغییر کند. تلفظ نام رسمی برزیل در پرتغالی اروپا به نحو ذیل است: [ʁɛ. 'pu. âli.ka fɨ. ðɨ. ɾɐ. 'ti.vɐ du bɾɐ. 'ziɫ].[نیازمند منبع]
عموماً بر این اعتقاد هستند که نام این کشور برگرفته از pau-brasil است، نوعی درخت که مهاجران اولیه برای آن ارزش بسیاری قائل بودهاند، گرچه برخی بر این باورند که نام برزیل برگرفته از نام جزیره اسطورهای برزیل است که در قرون وسطی در اروپا از آن بسیار یاد شدهاست.
تاریخ
-
نوشتار اصلی: تاریخ برزیل
از حدود دههزار سال قبل اقوام نیمه مهاجر در برزیل زندگی میکردند. با ورود پرتغالیها در سال ۱۵۰۰، برزیل مستعمره شد. پرتغالیها بردگانی از نقاط دیگر قاره آمریکا بدانجا اوردند. بیشتر بردگانی که به برزیل آمدند از آفریقا بودند
تقسیمات کشوری
برزیل یک فدراسیون است که از ۲۶ ایالت و یک منطقه فدرال تشکیل شده، که در مجموع ۲۷ واحد فدرال را تشکیل میدهند.
محبوبتترین ورزش در برزیل فوتبال است، و برزیل شهرت بسیاری به خاطر فوتبالیستهای مشهور خود دارد. از جمله آنان میتوان این افراد را نام برد: پله، گارینچا، جیرزینیو، ریولینو، کارلوس آلبرتو تورس، زیکو، سوکراتس، روماریو، رونالدو، ریوالدو، روبرتو کارلوس، جونینیو، آدریانو، دیگو، روبینیو، رونالدینیو و کاکا. تیم ملی فوتبال برزیل «سلسائو»، پنج بار تا کنون جام جهانی فوتبال را از آن خود کردهاست. والیبال دومین ورزش محبوب این کشور است و تا کنون سه بار قهرمانی جهان، دو بار قهرمان جام جهانی، ده بار قهرمان لیگ جهانی و دو بار هم قهرمانی المپیک را به دست آورده است. جیبا مشهرورترین والیبالیست برزیلی است.
برزیل در دیگر ورزشهای بینالمللی نیز به موفقیتهایی دست یافتهاست، که مهمترین آنان عبارتاند از بسکتبال، تنیس، ژیمناستیک و مسابقات اتومبیلرانی فرمول یک.
- فوتبال ساحلی، که در سواحل ریودوژانیرو پای گرفتهاست.
- بوسابال، ترکیبی از والیبا، فوتبال و کاپوئیرا، که بر روی پلاستیک یا تور انجام میشود.
- فوتوالی، ترکیبی از فوتبال و والیبال، که بر روی شن نیز آن را بازی میکنند.
- جیو-جیتسوی برزیل، که یک شاخه از جودوی ژاپن است.
- وال تودو، یک ورزش رزمی
- کاپوئیرا، یک هنر رزمی برگرفته از ورزشهای آفریقا.
- بریبول، یک نوع والیبال آبی
- فوتسال، یا فوتبال سالنی، گونه رسمی فوتبال داخل سالن.
ایالت ها
-
نوشتار اصلی: ایالتهای برزیل
ایالات برزیل استقلال چشمگیری از دولت در نظام قانونگذاری، تامین اجتماعی دولتی و نظام مالیاتی دولتی دارند. رهبری دولت هر ایالت را فرماندار در اختیار دارد که توسط آرای عمومی انتخاب شده و نیز هر ایالت دارای مجلس خاص خود نیز هست.
هر ایالت دارای شهرداریهای خاص خود است که شهرداریها نیز شورای قانونگذاری و شهردار خاص خود را دارند، که دارای استقلال بوده و از دولت فدرال و دولت ایالتی نیز مستقل هستند. یک شهرداری ممکن است چندین شهرک را نیز در بر بگیرد، اما این شهرکها فاقد دولتی مستقل هستند.
قوه قضائیه در سطح ایالتی و فدرال در مناطق سازماندهی یافته و «کومارکاس» نامیده میشود. هر "کومارکاً ممکن است شامل چندین شهرداری باشد.
شهرهای مهم
جغرافیا
برزیل محدودهای وسیع از سواحل شرقی آمریکای جنوبی را اشغال کردهاست و همچنین شامل مناطق بسیاری از مرکز این قاره نیز میشود؛ و با کشورهای اروگوئه در جنوب و آرژانتین و پاراگوئه در جنوب غربی همچنین با بولیوی و پرو در غرب و با کلمبیا در شمال شرقی همسایهاست و با ونزوئلا و سورینام و گویان و در آنطرف آب با گویان فرانسه نیز در شمال مرز مشترک دارد. این کشور از شمال به نیمکره جنوبی کشیده شدهاست.
عواملی چون اندازه و آب و هوا و منابع طبیعی غنی این کشور را متمایز کردهاست. برزیل پنجمین کشور از لحاظ وسعت در جهان بعد از کشورهای روسیه، کانادا، چین و آمریکا است؛ و در قاره آمریکا(شمالی و جنوبی) سومین کشور از لحاظ وسعت میباشد. وسعت این کشور ۸٫۵۱۱٫۹۶۵ کیلومتر است که ۵۵٫۴۵۵ کیلومتر آن را آب شامل میشود.
عوارض زمین در برزیل نیز تنوع بسیار زیادی دارد که شامل تپهها، کوهها، جلگههای پست کوههاو زمینهای بایر است. ارتفاع بیشتر مناطق برزیل بین ۲۰۰ تا ۸۰۰ متر است. مناطق مرتفع اصلی بیشتر در قسمت جنوبی کشور قرار دارند و کلاً بخش جنوبی کشور ناهموارتر است. از دیگر ویژگیهای جغرافیایی برزیل وجود رود آمازون در این کشور است که بزرگترین و پر آبترین رود دنیا و دومین رود طویل جهان است. این رود به اقیانوس اطلس میریزد.
آب و هوا
تنوع آب و هوایی زیادی در برزیل وجود دارد اما بخش بزرگی از آن گرمسیری است و پوشیده از جنگلهای بارانی آمازون که در حوضه آب ریز رود آمازون بوجود آمدهاند. با این حال برزیل دارای پنج آب و هواست که عبارتند از گرمسیری در مرکز، کوهستانی، نیمه خشک در شمال شرقی، استوایی در شمال و معتدل در جنوب. آب و هوای استوایی به صورت بسیار بارز در شمال این کشور دیده میشود این مناطق به صورت واقعی فصل خشک ندارد و در واقع فصل خشک آنجا تنها کمتر از فصل بارانی بارش دارد اما آن میزان بارش هم قابل توجهاست.
حیات وحش
برزیل اکوسیستم متنوعی دارد و تنوع زیستی جانوری و گیاهی در این کشور بسیار زیاد است به طوری که کارشناسان انواع گیاهان و جانوران در این کشور را بالغ بر ۲ میلیون نوع تخمین زدهاند. پستانداران بزرگ در این کشور شامل جگوار، لئو پارت که هر دو نوعی پلنگ هستند و خوکهای وحشی، خوکان خرطوم دار، مورچه خوارها، تنبلها، روباهها، اپوسوم و گورکن هستند.گوزن در جنوب برزیل به وفور یافت میشود و میمونها نیز در جنگلهای پر باران شمالی زیست میکنند. اما در سالیان اخیر بسیاری از عوامل انسانی و اقدامات مانند ساخت بزرگراه، قطع درختان برای مصرف چوب آنها، کشاورزی و زراعت، استخراج معادن و ساخت سد که باعث زیر آب رفتن بخشی از درهها شدهاست این اکوسیستم غنی را تهدید میکند.
اقتصاد
برزیل با در اختیار داشتن بخشهای گسترده و توسعهیافته کشاورزی، معدن، تولید، خدمات و نیز نیروی کار، دارای تولید ناخالص داخلی (برابری قدرت خرید) بیش از سایر کشورهای آمریکای لاتین است و این امر برزیل را تبدیل به قدرت اقتصادی منطقه کردهاست. برزیل در حال گسترش حضور خود در بازارهای جهانی است. مهمترین صادرات برزیل را هواپیمای دارای بال ثابت، قهوه، وسایط نقلیه، سویا، سنگ معدن آهن، آب پرتقال، فولاد، منسوجات، کفش، گوشت و تجهیزات برقی تشکیل دادهاست.
بر اساس گزارش صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی، برزیل نهمین اقتصاد بزرگ جهان از نظر برابری قدرت خرید و یازدهمین قدرت اقتصادی جهان از نظر نرخ دادوستد بازار است. برزیل دارای اقتصاد متنوع درآمد متوسط است و نیز دارای تنوع از نظر سطح توسعهاست. بیشتر بخش صنعتی این کشور در بخشهای جنوب و جنوب شرقی این کشور تجمع یافتهاست. منطقه شمال شرقی فقیرترین منطقه برزیل است، اما این منطقه نیز در حال جذب سرمایهگذاریهای جدید است.
برزیل دارای پیشرفتهترین بخش صنعتی در آمریکای لاتین است. صنایع برزیل که یک سوم تولید ناخالص داخلی این کشور را به خود اختصاص دادهاست، از صنایع خودروسازی تا صنایع فولاد، پتروشیمی، رایانه، هواپیما، و نیز کالاهای مصرفی بادوام را شامل میشود. با توجه به افزایش ثبات اقتصادی که ماحصل اجرای طرح رئال است، بخشهای تجاری برزیل و نیز واحدهای تجاری چندملیتی سرمایهگذاری گستردهای در تجهیزات و فناوری جدید کردهاند، که بخش عمده آن از شرکتهای آمریکای شمالی خریداری شدهاست. پتروبراس بزرگترین شرکت نفتی برزیل است.
برزیل دارای صنعت گسترده و پیچیده خدمات نیز هست. در اوایل دهه ۱۹۹۰، بخش بانکداری ۱۶ درصد از تولید ناخالص داخلی برزیل را به خود اختصاص داد. صنایع خدمات مالی برزیل گرچه با تحول عمدهای روبرو شدهاست، اما این صنعت محصولات متنوعی در اختیار واحدهای بازرگانی محلی قرار داده و در حال جذب شرکتهای جدید بسیاری از جمله شرکتهای مالی ایالات متحده آمریکاست. بورس اوراق بهادار سائوپائولو و ریودو ژانیرو در حال ادغام هستند.
گردشگری
جاذبههای گردشگری و توریستی برزیل سائو پائولو: سائو پائولو، سرزمین باران یا سامپا، بزرگترین شهر برزیل، بزرگترین و ثروتمندترین شهر نیم کره جنوبی آمریکای لاتین، و دهمین شهر ثروتمند دنیاست. آب و هوای این شهر، حارهای و گرمسیر است و مشابه سیدنی و لس آنجلس میباشد. شاید بتوان گفت مردم سائو پائولو از بقیه شهرهای برزیل بهتر انگلیسی صحبت میکنند اما زبان اصلی این شهر، پرتغالی است و بیشتر جمعیت را ایتالیاییها، آفریقاییها و پرتغالیها تشکیل میدهند. بزرگترین مرکز خرید آمریکای لاتین با مساحت ۳۶۵۰۰۰ متر مربع در سائوپائولو ساخته شده. مشخصههای منحصر به فرد، طرز زندگی جالب ساکنان و البته رستورانهای بینالمللی و بومیِ فوقالعاده برای تمام ذائقهها، سائو پائولو را به یکی از پرطرفدارترین شهرهای دنیا برای توریستها تبدیل کرده است.
نروژ:
**********
نروژ (i/ˈnɔrweɪ/، با نام رسمی پادشاهی نروژ، کشور پادشاهی مستقل و متمرکزی است که قلمروی آن بخش غربی شبه جزیره اسکاندیناوی، یان ماین و مجمعالجزایر سوالبارد در قطب شمال را دربرمیگیرد.[note ۱] جزیرۀ پیتر اول در قطب جنوب و همچنین جزیره بووه درنزدیکی قطب جنوب قلمروهای وابسته به نروژ میباشند و بهعنوان بخشی از پادشاهی محسوب نمیشود. نروژ مدعی حاکمیت بر بخشی ازقطب جنوب به نام سرزمین شهبانو ماود نیز میباشد. تا سال ۱۸۱۴ (۱۱۹۲) جزایر فارو، گرینلند و ایسلند بخشی از پادشاهی نروژ محسوب میشدند.
نروژ ۳۸۵٬۲۵۲ کیلومتر مربع وسعت دارد و جمعیت آن بالغ بر ۵٬۱۰۹٬۰۵۹ نفر میباشد.[۸] این کشور از مشرق دارای یک نوار طولانی مرزی باسوئد بوده و همچنین از شمال شرق با فنلاند و روسیه و از جنوب با تنگۀ اسکاژراک هممرز است. سواحل نروژ طولانی است و به اقیانوس اطلس و دریای بارنتز متصل است.
هارالد پنجم از دودمان شولسویگ هولشتاین سوندربورگ گلوکسبورگ پادشاه نروژ است. ارنا سلبرگ با جانشینی ینس استولتنبرگ از سال ۲۰۱۳ نخست وزیر نروژ میباشد. بنا بر قانون اساسی مشروطه تدوین شده در سال ۱۸۱۴ (۱۱۹۲) قدرت در این کشور بین پارلمان، پادشاه و شورای پادشاهی و دادگاه عالی تقسیم شده است. بین سالهای ۱۶۶۱ تا ۱۸۱۴ (۱۰۳۹ تا ۱۱۹۳) پادشاهی مطلقه بر نروژ حاکم بود و پیش از سال ۱۶۶۱ (۱۰۳۹) قدرت بین پادشاه و نخبگان تقسیم شده بود. پادشاهی نروژ که در سال ۸۷2 (251) از یکی پادشاهیهای محلی پیتی (جوامع قبیلهای قدیمی در نروژ) نشات گرفت یکی از قدیمیترین پادشاهیهای اروپا و جهان است که همچنان پا بر جاست. این پادشاهی به مدت ۱۱۰۰ سال به صورت متوالی وجود داشته و بیش از شصت پادشاه و کنت بر آن حکم راندهاند.
تقسیمات اداری در نروژ در دو سطح شهرستان و شهرداری میباشد. مردمان سامی به وسیله پارلمان سامی و قانون فینمارک دارای مقدار معین خودمختاری در قلمروهای سنتیشان هستند. این کشور دارای روابط نزدیک با اتحادیه اروپا (با وجود شکست دو همهپرسی پیوستن نروژ به اتحادیه اروپا) و ایالات متحده آمریکا میباشد. نروژ یکی از اعضای بنیانگذار سازمان ملل متحد، ناتو، شورای اروپا، پیماننامه جنوبگان، شورای نوردیک، منطقه اقتصادی اروپا، سازمان تجارت جهانی، سازمان همکاری اقتصادی و توسعه و همچنین بخشی از منطقه شنگن میباشد.
این کشور دارای ذخایر بزرگ نفت خام، گاز طبیعی، معدن و آب شیرین میباشد. صنایع پتروشیمی یک چهارم از تولید ناخالص داخلی نروژ را تشکیل میدهد.[۹] بر پایه فهرست بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول نروژ چهارمین کشور دنیا از نظر درآمد سرانه میباشد.[۱۰] نروژ به نسبت جمعیت بزرگترین تولیدکننده غیر خاورمیانهای نفت و گاز طبیعی جهان است.[۱۱][۱۲] بین سالهای ۲۰۰۱ تا 2006[۱۳] و ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۴ نروژ در صدر فهرست شاخص توسعه انسانی و[۶][۱۴][۱۵][۱۶] همچنین در پنج سال گذشته در صدر فهرست شاخص رفاه لگتوم قرار داشته است.[۱۷] حکومت نروژ از نوع پادشاهی مشروطه بوده و هماینک شاه هارالد پنجم پادشاه نروژ است. نروژ جزء اتحادیه اروپا نیست و مردم این کشور در همهپرسیهای انجام شده عضویت در این اتحادیه را رد کردهاند.
براساس نتایج پژوهشی که در سال ۲۰۱۲ میلادی، دانشگاه کلمبیا در نیویورک انجام داد، نروژ از جمله کشورهایی است که راضیترین شهروندان را دارد.[۱۸]
وایکینگها مهمترین اقوامی بودند که در نروژ سکنی داشتند.
تاریخ
[ویرایش]
از پیدایش تا قرن هجدم[ویرایش]
۱۸ هزار سال پیش، نروژ پوشیده از یخ بود. به تدریج هوا گرمتر شد، یخها ذوب شدند و نخستین گروه از انسانها حدود ۱۱ هزار سال پیش دردوران نوسنگی از آلمان راهی این سرزمین شدند و پس از پیمودن نواحی پوشیده از یخ به اینجا رسیدند. با گذشت زمان، هوا گرمتر شد و جنگلها رویش کردند. مردم به تدریج به کشاورزی و نگهداری از حیوانات اهلی پرداختند. در سال ۷۹۳، نروژیها به صومعهای که در جزیرهلیندیسفارنه در شرق سواحل شمالی انگلستان واقع شده بود حمله کردند. برای نخستین بار، مردم منطقه شمال اروپا نقش مهمی در تاریخ اروپا ایفا کردند. سوئدیها، دانمارکیها و نروژیها کشتیهای خوبی داشتند و راهی سفرهای دریایی طولانی میشدند. آنها را وایکینگهامینامیدند. آنها تجارت میکردند، به چپاول میپرداختند، میجنگیدند و افرادی را برای بردگی به اسارت میگرفتند. وایکینگها آیین خاص خود و خدایان زیادی داشتند. بسیاری از وایکینگها نروژ را ترک کردند و در جاهای دیگر مستقر شدند.
نروژ از قدیمیترین حکومتهای پادشاهی اروپا بهشمار میآید که هنوز هم به قوت خود باقی است. نخستین حکومت پادشاهی به سال ۹۹۴ میلادی و ورود وایکینگها به منطقهٔ فعلی نروژ برمیگردد که یک وایکینگ به نام اولاف تریکوانسون با پذیرفتن آیین مسیحیت خود را پادشاه نامید.
در سال ۱۳۴۹ شیوع طاعون زندگی مردم نروژ را بهشدت دگرگون کرد و بین ۵۰ تا ۶۰ درصد از مردم این کشور را کشت.[۱۹] طاعون انحطاط اجتماعی و اقتصادی نروژ را باعث شد[۲۰] و بازماندگان این بیماری با فقر و تهیدستی مواجه شدند.[۲۱]
در سال ۱۳۹۷ میلادی نروژ و دانمارک یک اتحادیه را تشکیل دادند که چهار قرن پایدار ماند.
قرن نوزدهم[ویرایش]
در سال ۱۸۱۴ در پایان جنگهای ناپلئونی نروژ کوشید تا مجدداً خودمختار گردد ولی این کشور به زیر حکمرانی پادشاهان سوئدی درآمد. در همین زمان سوئد پیشنهاد ادغام نروژ را در خاک خود کرد ولی با مقاومت نروژ مواجه شد. سپس سوئد با یک حملهٔ برقآسا نروژ را اشغال نمود اما پذیرفت که نروژ کماکان قانون اساسی خود را حفظ کند. هرچند به پارلمان مجزای نروژ استقلال زیادی داده شد. رشد ملیگرایی در نروژ فشار بسیاری را بر اتحاد با سوئد وارد کرد. در ۱۹۰۵ - بهدنبال رأی نروژیان مبنی بر لغو این اتحاد - اسکار دوم سوئد ادعای خود را بر تاج نروژ رها کرد تا جدایی صلحآمیز این کشور میسر شود. به دنبال رد پذیرش تخت سلطنت نروژ از سوی یک شاهزاده سوئدی با مراجعه به آراء عمومی پرنس کارل دانمارکی - با لقب هاکون هفتم - پادشاه نروژ شد.
جنگ جهانی اول[ویرایش]
نروژ در جنگ جهانی اول بیطرف بود اما این جنگ خسارتهای سنگینی به صنعت کشتیرانی نروژ وارد کرد.
جنگ جهانی دوم[ویرایش]
در جنگ جهانی دوم نیز اعلام بیطرفی کرد ولی در سال ۱۹۴۰ به دست نیروهای آلمانی اشغال شد. آلمانها دولت دستنشاندهای به رهبریویدکون کویسلینگ برپا کردند. نروژ طی سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۵ در اشغال آلمان بود و قسمتهای زیادی از کشور طی جنگ ویران شد و ساختمانها، کارخانهها و بخش عمده شهرها بمباران و با خاک یکسان شد. بیشتر اجناس کمیاب شدند و بسیاری از مردم دوران سختی را تجربه کردند.[۲۲]
در این دوره شاه و دولتمردان نروژی به شهر لندن در بریتانیا گریختند و مبارزه و مقاومت خود را در آنجا ادامه دادند. نروژ قبل از جنگ ناوگانبزرگی از کشتیهای تجاری در اختیار داشت. در طول سالهای جنگ، ۱۹۴۵-۱۹۴۰، بسیاری از این کشتیها به حمل و نقل کالا به کشورهایی که علیه آلمان میجنگیدند پرداختند. دولت نروژ در لندن این حمل و نقل را سازماندهی میکرد. حدود نیمی از این کشتیها هدف بمب یا اژدرهای دشمن قرار گرفتند. حدود ۴٫۰۰۰ ملواننروژی در طول جنگ کشته شدند. مجموعاً ۱۰ هزار زن و مرد نروژی در جریان جنگ کشته شدند. تقریباً ۷۰۰ نفر از این افراد را یهودیانی تشکیل میدادند که به اردوگاههای کار اجباری در آلمان و لهستان فرستاده شدند.[۲۲]
در تاریخ هشتم ماه مه سال ۱۹۴۵، آلمان تسلیم و نروژ یک بار دیگر به کشوری آزاد تبدیل شد. حدود ۵۰٫۰۰۰ نروژی بعد از جنگ خائن به کشور شناخته شدند. آنها اعضای حزب سوسیالیست ملی نروژ، ناشیونال ساملینگ بودند که از نازیها جانبداری و با آنها همکاری کردند. بعد از جنگ، ۲۵ نفر به خاطر خیانت به کشور اعدام شدند.[۲۲]
بعد از سال ۱۹۴۵، بازسازی کشور شروع شد. این دوران بسیار پرمشغله بود. تولید و صادرات افزایش یافت و ناوگان تجاری کشور مجدداً ساخته شد و اقتصاد نروژ به تدریج بهبود یافت، گرچه تا اواخر دهه ۱۹۵۰ نیز هنوز برخی از کالاها سهمیهبندی بودند.[۲۳]
پس از جنگ جهانی دوم تا کنون[ویرایش]
در سال ۱۹۴۹ نروژ بیطرفی خود را ترک گفت و به ناتو (سازمان پیمان آتلانتیک شمالی) پیوست. کشف نفت و گاز از سواحل جنوبی نروژ واقع در دریای شمال در اواخر دههٔ ۶۰ میلادی اقتصاد نروژ را بهیکباره متحول کرد. نروژ در سال ۱۹۷۲ با ورود به جامعۀ اروپا موافقت نمود، ولی همهپرسی پیوستن نروژ به اتحادیه اروپا (۱۹۷۲) عضویت در آن را رد کرد (با رأی ۵۳٫۵٪ به ۴۶٫۵٪). در ۱۹۹۲ درخواست مجدد برای عضویت در اتحادیه اروپا به صورت انتخابات جدی درآمد. اما در همهپرسی ۲۸ نوامبر سال ۱۹۹۴ مردم نروژ پیوستن به اتحادیۀ اروپا را رد کردند (۵۲٫۲٪ مخالف ۴۷٫۸٪ موافق).[۲۴][۲۵]
رینبرنگن
حتما نباید یک سنگنورد باشید تا خودتون رو به بالای قله ۴۴۸ متری رینبرنگن برسونید. با اینکه این قله بلندترین قله ی نروژ نیست، اما منظره های نفس گیری رو بهتون نشون میده.
خیابان روروس
این شهر معدنی قدیمی یکی از باقیمونده های شهرهای صنعتی قرن ۱۷ ام هست.
اودا
شهر زیبا، تاریخی و منحصر به فرد اودا در قسمت جنوب شرقی کشور نروژ قرار داره.
ترولتانگا
واقع در اودا، ترولتانگا تکه سنک بزرگی هست که از کوه ها تا ضلع شمالی دریاچه ی رینگدالسواتنت کشیده شده…
اسوولوائر
این قله ی با شکوه که در انعکاس نورهای شفق شمالی می درخشه، در اسوولوائر قرار داره – شهری با ۴۴۸۷ نفر جمعیت.
ترولستیگن
هر جوری که بهش نگاه کنی، پیچ و خم های جاده ی کوهستانی “مار” فوق العاده است.
رین
رین یه روستای مختص ماهیگیری است که هر سال توریست های زیادی رو به خودش جذب می کنه. در سال ۱۹۷۰، بزرگترین مجله ی نروژ رین رو به عنوان زیباترین روستای این کشور انتخاب کرد.
جزایر لوفوتن، پل فردوانگ
پل های فردوانگ اول در سال ۱۹۸۸ افتتاح شدند. این پل ها برای وصل کردن جزایر لوفوتن به همدیگه درست شدند.
پاییز در لوفوتن
جزایر لوفوتن
ساحل هویویکا در آندویا، وسترالن
این ساحل فوق العاده که با کوه ها محاصره شده در نروژ شمالی قرار داره.
سنجا
سنجا دومین بزرگترین جزیره ی نروژ هست. ساحل غربی این جزیره توسط چندین فلات تقسیم شده. اینجا میتونید مشغول ماهیگیری بشید، به پارک های ملی سر بزنید و حتی از موزه های تاریخی دیدن کنید.
پریکستولن
پریکستولن یکی از مشهورترین جاذبه های گردشگری کشور نروژ محسوب میشه.
گیرانگرفورد
این فلات شامل آبشارهای حیرت انگیزی مثل آبشار “هفت خواهر” یا آبشار “سوتر” میشه.
کلیساری چوبی بورگاند
این کلیسای قدیمی که در بورگاند واقع شده دیگه فعالیت های خودش رو ادامه نمیده و در عوض به عنوان موزه از اون دیدن می کنند.
رمبرگ
رمبرگ یه جزیره ی روستایی فوق العاده واقع در نوردلند کانتی هست. فقط حدود ۳۵۰ نفر ساکن این روستای بی نظیر هستند.
بلیک
چشم اندازهای باورنکردنی شفق شمالی در نروژ واقعا نفس گیره…
لیسوین
رندولسترا
وروی
گلیشیر: یخچال طبیعی
اینجا میتونید ۱۱ تا از بزرگترین یخچال های طبیعی کشور نروژ رو پیدا کنید. گروه های گردشگری زیادی هستند که برنامه کوهنوردی به سمت این یخچال ها رو میذارن و خیلی ها بر این باورند که این قسمت بهترین بخش سفر به نروژ میتونه باشه.
صبح بخیر نروژ!
اینجور منظره ها دلیل محکمی برای این هستند که صبح ها زود از خواب بیدار بشید!
سیاست
در همهپرسیای که در سال ۱۹۷۲ و ۱۹۹۴ میلادی برگزار شد، نروژ به اتحادیهٔ اروپایی نپیوست. پادشاه نروژ، هارالد پنجم، در ۱۷ ژانویهٔ ۱۹۹۱، پس از مرگ پدرش به قدرت رسید و اکنون نیز پادشاه نروژ است. پس از به حکومت رسیدن هارالد پنجم، او پسرش شاهزاده هاکُن مگنوس (زادۀ ۲۰ ژوئیۀ ۱۹۷۳) را وارث و جانشین خود اعلام کرد. در ۱۷ اکتبر ۲۰۰۵ نیز یِنس استولتنبرگ بهعنوان نخستوزیر نروژ برگزیده شد.
احزاب سیاسی متعددی در نروژ وجود دارد و این کشور یک نظام حکومتی چندحزبی دارد. احزاب، قبل از هر دوره از انتخابات، اعلامیههایی را منتشر میکنند. آنها در این بیانیهها برنامههای خود طی دورۀ پارلمانی آینده، یا به تعبیری چهار سال آینده، را بیان میکنند.
در یک طبقهبندی کلی، بزرگترین احزاب نروژ را میتوان به شرح زیر دستهبندی کرد:[۲۶]
- احزاب سوسیالیست: اتحاد انتخاباتی سرخ (RV)، حزب چپ سوسیالیست (SV) و حزب کارگر (DNA).
- احزاب محافظهکار: حزب مرکزی (SP)، حزب دموکرات مسیحی (KrF)، حزب لیبرال (V)، حزب محافظهکار (H) و حزب ترقی (FrP)
دموکراسی اجتماعی و خط مشیهای مربوط به تساوی حقوق افراد باعث شده است که نروژ جامعهای همگن با سطح عظیمی از اعتماد عمومی بین قشرها جامعه و بین مردم و دولت داشته باشد. سطح بالای اعتماد باعث آسان و روانتر شدن رشد اقتصادی میشود.[۱۸]
جغرافیا
نروژ ۲٬۵۴۴ کیلومتر مرز مشترک با همسایگان خود دارد. با فنلاند ۷۲۹ کیلومتر، با سوئد ۱٬۶۱۹ کیلومتر و با روسیه ۱۹۶ کیلومتر. پایتخت نروژ، شهر اسلوبا ۷۹۲ هزار نفر جمعیت میباشد. مساحت نروژ ۳۸۵٬۱۵۵ کیلومتر مربع و جمعیت آن ۵ میلیون و ۱۳۰ هزار نفر است. از مهمترین شهرهای نروژ میتوان به برگن ۲۷۲ هزار نفر، تروندهیم ۱۵۳ هزار نفر، استاوانگر ۱۱۱ هزار نفر و باروم ۱۰۳ هزار نفر اشاره کرد. تقریباً ۷۰ ٪ خاک نروژ به دلیل سرمای شدید و همجواری با قطب شمال غیرقابل سکنی میباشد و هرچه از شمال به طرف جنوب نروژ پیش برویم از سرمای هوا کاسته و به تراکم جمعیت افزوده میشود.
نروژ کشوری کوهستانی است. قسمت عمدهای از اراضی نروژ حتی در منطقه کوهستانی پوشیده از جنگل است. چوب این جنگلها منبع درآمد خوبی برای کشور نروژ به شمار میآید. مدار شمالگان از نواحی شمالی این کشور عبور میکند. قسمتی از مرزهای نروژ و فنلاند را رود «تانا» تشکیل دادهاست.
هیچ کشوری به اندازه نروژ در سواحل خود، بریدگیهای کوچک و بزرگ ندارد، این بریدگیها متعلق به دوران یخچالی است. مشخصه خط ساحلی نروژ وجود آبدرهها (فیوردها fjords) و یک رشته خلیجکهای طولانی، عمیق و باریک که از جریان یخچالها شکل یافتهاست. بخش اعظم نروژ را ارتفاعاتی از سنگ سخت تشکیل میدهد. زمینهای پست اصلی در امتداد ساحل اسکاژراک و در اطراف اسلوفیورد و تروندهیمفیورد است. سوالبارد (اسپیتسبرگن) مجمعالجزایر سردی در اقیانوس منجمد شمالی است. یانماین جزیرهای آتشفشانی بین نروژ و گروئنلند است. رودهای مهم نروژ، گلوما (گلاما)، لوگان، تانا هستند. بلندترین نقطهٔ نروژ، قلهٔ گالدهوپی گین است که ۲٬۴۶۹ متر ارتفاع دارد. آب و هوای نروژ به دلیل گرمای جریان خلیج (گلف استریم) معتدل است. تابستانها با توجه به عرض جغرافیایی بسیار معتدل و زمستانها طولانی و بسیار سرد است. ریزش برف و باران به بیش از ۲۰۰۰ میلیمتر در غرب میرسد. بعضی نواحی دور از دریا به واسطه کوهها، در حد محسوسی، باران کمتری دارند. ۹۴/۲ درصد خاک این کشور زمین قابل کشت است.
در شمال نروژ جزایر متعددی وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از: لوپهاوت، رینگ واسوی و سنجا. در شمال غربی نیز مجمعالجزایر لوفتون (لوفون) شامل ۱۲ جزیره بزرگ و ۳۵ جزیره کوچک، جزیره ویکنا، جزیره هیترا و فوریا واقع شدهاند. کشور نروژ خلیجهای فراوانی دارد که از مهمترین آنها میتوان به تانا،لاکسه، پورسانگر، وستافیورد در نواحی شمال و شمال غربی، فیوردین، بوکن، اوسلو و هاردانگر در نواحی غربی و جنوبی اشاره نمود.
قسمت اعظم نروژ را ارتفاعاتی از سنگ سخت تشکیل میدهد. در شمال اقیانوس منجمد شمالی با آب و هوای سرد در مناطق شمالی و نسبتاً سرد در مناطق مرکزی و آب و هوای معتدل در مناطق جنوبی. میانگین دما از ۴ درجه زیر صفر در دی ماه تا ۱۷ درجه سانتی گراد بالای صفر در خرداد، نوسان دارد و میزان بارش سالانه در همین منطقه، ۱۹۶ سانتیمتر است. در بیشتر مناطق شمالی نروژ معمولاً شش ماه شب است و شش ماه روز است. اکثر مناطق شمالی نروژ معمولاً ۹ ماه در سال بارش برف و باران را به همراه دارد.
مردم
از جمعیت نروژ ۱۹٫۹ درصد زیر ۱۴ سال، ۶۵٫۲ درصد بین ۱۵ تا ۶۴ سال، و بقیه (۱۴٫۹ درصد) بالای ۶۵ سال سن دارند. میانگین سنی نروژیها ۳۷٫۷ سال است. متوسط طول عمر برای مردان ۷۶٫۱۵ سال و برای زنان ۸۲٫۲۲ سال میباشد. میزان تولد ۱۲٫۱۷ در هزار، و میزان مرگ ۷۲٫۹ در هزار است. میزان باروری زنان ۱٫۸ کودک برای هر زن است.
زبان نروژی در دو گویش خود، زبان رسمی این کشور است. نروژی یک زبان هندواروپایی از شاخهٔ زبانهای ژرمنی است. وجود دو زبان در نروژ، باعث پیچیدگی مسائل زبانی این کشور شدهاست. این زبانها، بوکمال[۲۸] (زبان کتابی) که نزدیک به زبان دانمارکی است و نینورسک[۲۹](نروژی جدید) که نزدیک به لهجهٔ شمال سوئد است نام دارند و هردوی این زبانها از سال ۱۸۸۵ بهعنوان زبانهای رسمی نروژ شناخته شدهاند.[۳۰]
بیشینۀ مردم نروژ از نژاد اسکاندیناوی از تبار وایکینگها و از شاخۀ ژرمنها هستند. اقلیت نژادی این کشور، قوم سامی (اسکاندیناوی) است. سامیها بومیانی هستند که مدتی طولانی ساکن قسمتهای شمالی نروژ، سوئد، فنلاند و روسیه بودهاند. جمعیت سامیها ۱۰۰ هزار نفر تخمین زده میشود که از این تعداد تقریباً ۴۰ تا ۵۰ هزار نفر در نروژ زندگی میکنند. سامیها زبان خاص خود را دارند که زبان سامی شمالینامیده میشود و از خانوادۀ زبانهای فینواوگری از دستۀ اورالی است و با زبان فنلاندی همخانواده است. اکثر سامیها هنوز هم در شمال نروژ زندگی میکنند؛ گرچه اسلو نیز یکی از شهرهایی است که در آن بیشترین تعداد سامیها زندگی میکنند. امروزه فقط ۱۰% از سامیها ازطریق نگهداری گوزن شمالی گذرانِ زندگی میکنند. بیشتر آنها در مشاغل دیگر کار میکنند. در سال ۱۹۸۹ نخستین مجلس شورای ویژۀ سامیها در نروژ گشایش یافت که اعضای آن بهصورت دموکراتیک انتخاب میشوند.
در دهههای اخیر، مهاجرت از کشورهای مختلف، بهویژه کشورهای اسلامی به نروژ، روندی فزاینده داشتهاست. در تاریخ ۲۲ ژوئیۀ ۲۰۱۱ یک افراطیِ دستراستی به نام آندرس بریویک، اقدام به بمبگذاری و حملۀ مسلحانه به اردوی جوانان طرفدار حزب حاکم کارگر در جزیرۀ اتوئیا، نزدیک به اسلو، کرد و اقدام خود را هشداری برای جلوگیری از «خطر اسلام» نامید. این اقدام او، که ۷۷ کشته برجای گذاشت، باعث تنشهایی در جامعۀ نروژ شد.[۳۱]
گرایشهای مذهبی
از مردم نروژ ۸۳٫۶ درصد به عنوان مسیحی ثبت شدهاند که ۷۹٫۴ درصد آن مربوط به پیروان آیین لوتری میشود. در نظرسنجیها و سرشماریها، تنها ۲۰ درصد از مردم نروژ گفتهاند که دین در زندگی آنها دارای نقش یا اهمیت است.[۳۲] امروزه تنها ۲ درصد از مردم نروژ در آیینهای کلیسا حضور پیدا میکنند که پایینترین درصد در میان کشورهای اروپا است.[۳۳][۱۳]
تقسیمات کشوری
از لحاظ تقسیمات کشوری نروژ از ۱۹ استان تشکیل گردیدهاست که زیر نظر استانداران و شورای منتخب اداره میشود. هر استان شامل تعدادی بخشداری (به نروژی: کمون (kommune) است. بیشتر امور جاری محل زیست افراد، توسط این بخشداریها سروسامان میگیرد.
- آکرشوس (Akershus)
- آست آگدر (Aust-Agder)
- بوسکرود (Buskerud)
- فینمارک (Finnmark)
- هدمارک (Hedmark)
- هوردالاند (Hordaland)
- موره او رومسدال (More og Romsdal)
- نوردلاند (Nordland)
- نورد تروندلاگ (Nord-Trondelag)
- اوپلاند (Oppland)
- اسلو (Oslo)
- اوستفولد (Ostfold)
- روگالاند (Rogaland)
- سون او فیوردانه (Sogn og Fjordane)
- سور تروندلاگ (Sor-Trondelag)
- تلمارک (Telemark)
- ترومس (Troms)
- وست آگدر (Vest-Agder)
- وستفولد (Vestfold)
اقتصاد
واحد پول نروژ، کرون با واحد جزء (اوره)(به نروژی: øre) نام دارد. سیو ینسن، وزیر اقتصاد نروژ میگوید: "اقتصاد کشور در وضعیت بسیار مناسبی است.[۱۸]
نروژ دارای ذخایر زیادی از نفت خام، گاز طبیعی، مواد معدنی، آبزیان، چوب، آب شیرین و نیروی برقآبی است. صنعت نفت حدود یکچهارم از تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل میدهد و این کشور چهارمین درآمد سرانه در جهان را دارا است. نروژ از الگوی کشورهای رفاهمحور شمال اروپا پیروی میکند و در ازای دریافت مالیاتهای سنگین از شهروندان، دولت به آنها بیمه درمانی همگانی اعطا میکند به آموزش عالی یارانه میدهد. در این کشور نظام فراگیر تامین اجتماعی وجود دارد. از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶ و سپس دوباره از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱ نروژ بالاترین شاخص توسعه انسانی در جهان را داشته است.[۱۴][۳۴]
صادرات عمدهٔ نروژ را نفت تشکیل میدهد به طوری که نروژ روزانه ۳ میلیون بشکه نفت خام صادر میکند ولی عضو سازمان جهانی اوپک نیست. از دیگر صادرات نروژ میتوان به گوشت گاو، شیر و سایر فراوردههای دامی اشاره کرد. بیش از نیمی از مساحت نروژ پوشیده از درخت است و چوب از صادرات عمده این کشور میباشد.
بهدلیل داشتن خط ساحلیِ بسیار طولانی، آبزیان دریایی، یکی از چرخههای اقتصاد این کشور را تشکیل میدهند. نروژ ۳ نوع ماهی دارد که در هیچ جای دنیا یافت نمیشود. دیگر منابع مهم درآمد ارزیِ این کشور، صنعت ماهیگیری است و پرورش ماهی ـ که دولت با برنامههای توسعه تشویق کردهاست ـ جای صید نهنگ و ماهیهای اعماق دریا را میگیرد.
تنها قسمت کوچکی از این سرزمین قابل کشت است و در بخش کشاورزی و دامداری ـ که یارانۀ زیادی به آن داده میشود ـ بیشتر به تولید لبنیات و علوفه میپردازند.
در چند سال گذشته، رشد تولید کند بودهاست و در شرایط کنونی، دولت باید بهدنبال شیوهای رقابتی برای دریافت مالیات و نیز راههایی برای جذب سرمایهگذاری باشد.[۱۸]
هزینۀ زندگی در این کشور بالاست. هزینهها در نروژ میتواند برای کسانی که برای اولین بار به آنجا میروند، حیرتانگیز باشد. اما دستمزد مناسب نیروی انسانی، این هزینهها تقریباً با سطح درآمد افراد هماهنگی دارد.[۱۸]
اقتصاد نفت
درحالیکه اغلب کشورهای نفتخیز دنیا درآمدهای حاصل از فروش نفت خام خود را صرف هزینههای جاری میکنند، نروژ مشغول پسانداز کردن پول حاصل از فروش نفت خام و گاز در یک صندوق مستقل است. ارزش منابع مالی این صندوق حدود ۸۰۰ میلیارد دلار برآورد شده است و خود صندوق، معادل یک درصد مجموع سهام جهانی را در اختیار دارد. منابع این صندوق به اندازهای است که اگر سهم هر شهروند نروژی با کرون، واحد پول آن کشور، محاسبه و پرداخت شود، همه آنها میلیونر میشوند. در عمل، این صندوق یک حساب سرمایهگذاری عظیم است و به نظر میرسد که اغلب مردم نروژ از این وضعیت راضی هستند.[۱۸]
- ۹۴/۰۶/۰۴